امروز چندم ماه است؟ یا در چه ماهی هستیم؟ این روزها جواب دادن به این سؤالها، کار زیاد سختی نیست. با نیمنگاهی به ساعت یا تقویم میشود خیلی دقیق به این سؤالها جواب داد. اما مثلا سه هزار سال پیش چطور؟ به خصوص این که برای مردمان آن دوران، اندازهگیری زمان، گذشته از کاربردهای روزمره، برای پدیدههای مقدسی مثل عیدها، جشنها، عزاداریها و آیینهای مذهبی، ضروری بوده.
در گوشه و کنار ایران میشود بناهایی را دید که کارشان تشخیص مبدأ و بخشهای مختلف زمانی مثل سال و ماه و فصل است. این دو صفحه، برگرفته از گفتوگو با دکتر رضا مرادی غیاثآبادی است و در آن سراغ 7 نمونه از این بناها رفتهایم؛ با توجه به این نکته که خیلی از آنها کارکردی به غیر از تقویم هم داشتهاند.
ایران دستکم با 45 بنای تقویمی، بیشترین پراکندگی تقویمهای آفتابی را در دنیا دارد. در کشورهای آمریکایلاتین مانند مکزیک، هندوراس و نیکاراگوئه که عموما محل سکونت اقوام مایا، اینکا و آزتک بوده، میتوان نمونههای زیادی از تقویمهای آفتابی را دید.
تعداد روزهای سال، هیچوقت کسری حقیقی از طول سال نمیشود. به همین خاطر، هر ملتی برای خودش به نوعی سال را تقسیم کرده و مبدأ خاص خودش را پیدا کرده است.
همیشه از چهار مبدأ برای تنظیم تقویم استفاده میشده: اعتدال بهاری (اول بهار)، اعتدال پاییزی (اول پاییز)، انقلاب زمستانی (آغاز زمستان)، انقلاب تابستانی (اول تابستان)
ایرانیها برای هر کدام از مبدأها جشنی داشتهاند: جشن نوروز برای اعتدال بهاری، جشن مهرگان برای اعتدال پاییزی و جشن شب یلدا برای انقلاب زمستانی. امروزه در بعضی از مناطق ایران، اول تابستان جشن گرفته میشود که ظاهرا باقیماندة یک سنت قدیمی است.
بناهای تقویمی دو نوع هستند. یکی آنهایی که از سایة خورشید استفاده میکنند و یکی هم آنهایی که با استفاده از نور خورشید عمل میکنند. چارتاقی نیاسر یکی از نمونههایی است که در آن از مشاهدة خود خورشید، میتوان مبدأ زمانی را تشخیص داد.
حدود 42 چارتاقی در ایران هست که به جز تفاوتهای جزئی، کارکرد همهشان یکی است.
بد نیست محل بناهای تقویمی این دو صفحه را برایتان بگویم:
1 - کوه خواجه: چهل کیلومتری غرب زابل
2 - رصدخانه نقش رستم: هفت کیلومتری شمال تخت جمشید
3 - بازه هور: بین نیشابور و تربت حیدریه نزدیک روستای رباط سفید
4 - نیاسر: سی کیلومتری غرب کاشان
5 - رصدخانه نیمروز: چهل کیلومتری جنوب شرقی زابل نزدیک روستای ده رستم
6 - چغاز نبیل: 30 کیلومتری جنوب شرقی شوش
برای خواندن مطالب بیشتر و دیدن جزئیات نماهای شماتیک بناهای تقویمی، میتوانید کتاب «بناهای تقویمی و نجومی ایران» نوشتة رضا مرادی غیاثآبادی را ببینید.
چارتاقی نیاسرـ آغاز زمستان 85
در هیچ روزی از سال به جز یکی دو روز اول تابستان، نمیشود طلوع خورشید را از این روزنه دید.
یک نظریه وجود دارد که میگوید اینجا آتشکده است. اوایل قرن 20، هوتون شیلدر احتمالا براساس کتاب «قمنامه» حسن قمی (که در آن به وجود یک آتشکده در نیاسر اشاره کرده بود) این نظریه را ارائه داده.
اما این نظر را میتوان رد کرد. اولا نمونههای شبیه این بنا که یک نوع چارتاقی است، در ایران زیاد است و معماری آنها کاملا با معماری آتشکده فرق دارد. دوم این که در آن هیچ نشانهای از سوختن آتش مثلا دوده نیست.
این را هم باید اضافه کرد که با باز بودن چهارطرف این بنا، از طرفی روشن نگه داشتن آتش در آن سخت بوده و از طرفی محل رفت و آمد حیوانات وحشی بوده که با کارکرد مقدس یک آتشکده در تناقض است. البته بعید نیست که نیایشگاهی برای آیین زروانی نیز بوده. در این آیین، زمان مقدس است و باد و حرکت خورشید، هر دو تجلی زماناند
تصویر انقلاب زمستانی در چارتاقی نیاسر در کنار نمای این چارتاقی از بالا که مسیر پرتوهای نور را نشان میدهد
چغازنبیل
اگر از راهنمای چغازنبیل، فلسفة این نیمدایره را بپرسید، میگوید محلی بوده برای قربانی کردن دخترها در نیایشگاه. بعضیها هم به خاطر شکل نیم دایرهاش، میگویند تریبون سخنرانی بوده.
نظر راهنما که از آن قصههای جذاب توریستکش است. از آن طرف، نیمدایره است چون وقتی آن را بازسازی میکردهاند، نصفش را ساختهاند. آفتاب روی لبة بیرونی میتابد و سایة لبة بیرونی روی یکی از ضلعهای روبهرو میافتد. با توجه به این سایهها مسیر حرکت خورشید و به دنبال آن زمان را تشخیص میدادهاند
اگر از بالا به این بنا نگاه کنیم، سیر نور به این شکل میشود
نقش رستم یا کعبه زرتشت
یکی از نمونههای بسیار دقیق تقویم آفتابی است. چهار حالت پنجرهنمایی که در سه طرف بنا قرار گرفته، کار آفتابسنجی را انجام میدهد.
اول ماههای هر سال را میشود از روی سایههایی که آفتابسنجها تشکیل میدهند، تشخیص داد. همانطور که میبینید، پنجرهها در هر مرحله نسبت به مرحلة دیگر عقبنشینی دارند. نقطهای را نقطة صفر میگیرند و حرکت سایه را تعقیب میکنند. در ماه بعد، دوباره از یک نقطة دیگر حرکت سایه شروع میشود
مسیر پرتوهای نور در نقش رستم
کوه خواجه
این کوه، درست وسط دریاچه هامون است و دریاچه هامون وسط نیمکرة شرقی. به عبارتی دیگر، اینجا وسط جهان است.
ایرانیان قدیم در گذشته این موقعیت جغرافیایی را تشخیص داده بودند. دور از ذهن نیست که در میانة جهان، یک تقویم آفتابی وجود داشته باشد.
غیاثآبادی میگوید: در چند سفری که به آنجا رفتم، خیلی دنبال نشانههایی از یک بنا گشتم. چیزی پیدا نکردم. اما نکاتی برایم قابل توجه بود. آنجا تخته سنگهایی هست که کاملا طبیعیاند، اما تراش خوردهاند. در هرحال کوه خواجه مبدأ زمانسنجی در جهان باستان بوده. چیزی شبیه گرینویچ
رصدخانه نیمروز
کوه عجیبی است. یک دفعه تمام میشود و دیگر هیچ چیزی دور و برش نیست. مثل یک دیواره که دو طرفش را محدود کردهاند.
برای ناظری که داخل بنا میایستد،زاویة ابتدا و انتهای این کوه، برابر فاصلة شب یلدا و اول تابستان است. شب اول زمستان، خورشید از ابتدای این دیوارة سنگی طلوع میکند و به مرور در ماههای سال جای طلوع خورشید عوض میشود تا به انتهای دیواره برسد. سال که تمام شد، دوباره در جهت عکس خورشید شروع به حرکت میکند. نکتة مهم اینجاست که این بنا را در فاصلهای ساختهاند که وقتی داخل آن بایستی، این حرکت را میبینی
بازه هور
بازه هور یعنی روزنة خورشید. کاملا اسمش به کارکردش میخورد. روزنهای روی دیوار این بنا درست کردهاند که نور خورشید از آن به داخل میتابد. با حرکت خورشید، پرتو نور روی دیوار حرکت میکند و ماههای سال را نشان میدهد.
در نوروز نور به وسط میتابد، بعد با حرکت خورشید، پرتو نور تا انتهای پایینی میرود. بعد دور میزند و مسیر را ادامه میدهد تا به انتهای آن در بالا برسد. اول هر ماه هم روی یکی از لبهها قرار میگیرد.
در نتیجه شش ماه اول میرود پایین و به مبدأ برمیگردد و در شش ماه بعد میرود بالا و دوباره به مبدأ باز میگردد. سی چهل سال پیش که این بنا را درست میکردند، به تصور این که این نمونه بخشی از تخریبهای بناست، آن را پر کردند. البته قرار است میراث فرهنگی استان خراسان آن را دوباره مرمت کند!
نمای بازة هور از بالا